۱۳۸۷ اسفند ۲۷, سه‌شنبه

گفت و گو با اسماعیل اکبر

مدتی پیش آسمایی با من گفت و شنودی انجام داده بود. جناب آقای اسماعیل اکبر بعضی از مطالب در آن گفت و شنود ( مخصوصا مسایل مربوط به اقوام ) را نقد کرده اند. آن نقد و پاسخ من به آن را می توانید در این جا بخوانید.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام اقای هاتف امید است که سلامت باشی
وبلاک تانرا خواندم جالب بود. موفق باشید.

ناشناس گفت...

سلام

من نوشته ای آقای اکبر و جواب شما را خواندم.

به نظر من آقای اکبر یک انسان شریف است اما درک او از مسایل بسیار سطحی و شعاری است.

من مسعود را دوست ندارم. اما نمی توانم حضور گسترده ای تاجیک ها در عقب او را نادیده بگیرم. همان تشریع جنازه او دلیل کافی برای این بود که اکثر تاجیک ها به اصطلاح شما امید شان را به او بسته بودند و این دلایل اجتماعی و تاریخی خودش را داشت. جادویی هم در کار نبود. باید ریشه ای مسایل را یافت. تنها با زنده باد و مرده باد کاری نمی توان کرد. اینکه من مسعود را خوش دارم یا نه هم چیزی را عوض نمی کندو نباید باعث عدم احترام من به او شود.

یکی از راههای درست درک این مسایل شاید این باشد که به طرفداران این رهبران با دقت و صداقت گوش دهیم که چرا از رهبران شان حمایت می کنند. مثلا من طرفدار مزاری هستم و در افغانستان او را بهترین فرزند این کشور می دانم. اگر کسی از من صادقانه سوال کند من دلایل کافی و کاملا عقلانی دارم. اگر به دلایل من به عنوان یک شهروند ارج گذاشته شود آن وقت من هم به دلایل دیگران و دلبستگی های شان ارج می گذارم و در نهایت ما به سوی یک تفاهم می رویم. اگرنه آنچنان که دلایل و دلبستگی های من برای دیگران اهمیتی ندارد دلایل و دلبستگی های دیگران هم برای من اهمیتی ندارد و در نهایت ما می رسیم به جایی که قرنها است در آنجا لمیده ایم.

البته در حرفهای اقای اکبر هم حقایقی نهفته است. اما تمام تحولات اخیر را در توطیه نگری خلاصه کردن درست نیست. در برخی از موارد ایشان به جای توضیح دلایل و ریشه ها بیشتر به فرایند آن دلایل و شاخه های ریشه ها توجه کرده اند. مثلا قوماندان بازی.

تشکر