۱۳۸۸ فروردین ۲۷, پنجشنبه

شیخ جان ! معرفت با سنگ نمی شکند


حمله ی پیروان ِ شیخ آصف محسنی بر لیسه ی معرفت نشان از درمانده گی ِ شیخ داشت. شحنه ی پیر ِ شهر ِ نیرنگ نگران شده. نسلی بیزار از حیلت های او و جلوداران ِ بی رحم ایرانی اش دیگر از این که شحنه ی پیر شعار ِ شیعه شیعه سر می دهد سرمست نمی شوند و می دانند که او وقتی طبل تشیع را به صدا در می آورد قصدش کر کردن مردم است تا صدای اشتیاق درونی خود برای آزادی را نشنوند. شحنه ی پیر عمری زندانبانی و بل زندان سازی کرده است. اکنون شوق ِ رهایی زندانیان اش بر او گران می آید. عمری تلاش و سر انجام این؟ کام شحنه ی پیر ، زندان ساز ِ خسته گی ناپذیر ، تلخ است. با سنگ بر معرفت حمله می آورد. مضحک. یکی به او بگوید که نمی شود.

۱۳ نظر:

تیمور گفت...

عجب قیافه ای زشتی دارد این آدم! هر روز که به این وبلاگ می آمدم خوشحال می شدم اما امروز که چشمم به این آدم خورد دلم گرفت.

ناشناس گفت...

سلام برادر. تو خود استاد سخن استی. گستاخی را ببخش.
میخواهم اشارتی کنم. این شحنه ی پیر هرچند ظالم و قوی است، ولی "خسته گی ناپذیر" نیست. با مبارزه علیه جهل، خرافات و زورگویی این زندانبانان و تجار دین میتوان ایشان را "خسته" ساخت. فکر نمیکنی اگر این شحنه ی پیر وبلاگ تو را باز کرده و بخواند، تشویق به "خسته گی ناپذیری" شود و نیرو بگیرد؟
بلی، ما باید به او بفهمانیم "که دیگر نمی شود." در غیر آن "خسته گی ناپذیر" باقی خواهد ماند.

سخیداد هاتف گفت...

سلام ناشناس عزیز
این شحنه ی پیر خسته گی ناپذیر است. اما همه ی سخن همان است که شما هم گفته اید و آن این که ما خسته نشویم. خسته گی ناپذیری شحنه واقعیتی است روشن. ما بیان اش کنیم یا نکنیم فرقی نمی کند. شادکام باشید.

ناشناس گفت...

بنا حق عکس منحوس این جانی راگذاشتی

رسول گفت...

سلام
آقای هاتف در انتخاب عکس هنر نمودید واقعا این عکس پلیدیها و زشتی های این شیخ را وانمود مینماید. نگاه به چنین عکسها آدم را به خیالبافیهای تیوری داروین میندازد.

ناشناس گفت...

سلام

اتفاقات چند روز اخیر در حقیقت درماندگی این شیخ بی خدا را نشان می دهد. اینکه چند نفر از خواهران توانسته او را به وادار به هیاهو کند خود گویاهای نکات بسیاری است.

بعد از طالبان آدمهای مثل این شیخ و مخصوصا دکان مجلل او درغرب کابل تهدیدی است بر علیه منافع ملی وطن.

عباس بخشنده (آلمان) گفت...

هاتف گرامی سلام،
زشتی ها و شیطنت شیخ یک طرف قضیه است ورقصیدن بعضی ها به دهل شیخ طرف دیگر قضیه.
من تعجب می کنم که بعد از این همه حوادث وتحولات روشنگرانه هنوز هم تعدادی به راه ترکستان شیخ روانند.تا کی ؟ تاکی ؟ تاکی؟

ناشناس گفت...

در مطلب قبلی پیام اینجانب « ناشناس » آمده است . با شعر ناصر خسرو در خاتمه . آن پیام مصداق است در وصف انگل های مقدس همچون محسنی ها .
از کرمات شیخ ما اینست
شیر را خورد گفت شیرین است .
کمال کابلی .
www.kamalkabuli.blogfa.com

ناشناس گفت...

فقط
شکست هیدروجن است
به دو مالیکول هیلیوم
جمع انرژی
نور
درین میانه کجاست ؟
شعر هفت رنگ
قرمز ، نارنجی ، سبز ، زرد
آبی ، نیلی ، بنفش
کمال کابلی

ناشناس گفت...

نساءکم حرث لکم فأتوا حرثکم أنی شئتم» بقره ، آیه 223
زنان شما مزرعه شما هستند، پس هر گونه و در هر زمان که تمایل دارید، داخل مزرعه تان شوید.

واللاتی تخافون نشوزهن فعظوهن و اهجروهن فی المضاجع واضربوهن؛ نساء ، آیه 34
اگر از سركشي زنان خود هراس دارید، در مرحله اول آنها را موعظه کنید و در مرحله دوم در بستر از آنان دوری کنید و در مرحله سوم آنها را بزنید.

الرجال قوامون علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض-النساء آيه: 34
مردان را بر زنان تسلط و حق نگهباني است.

قوله ( للذکر مثل الا نشيين ) ان الرجل اکمل حالا من المراة في الخلقه و في العقل و في المناصب الدينية، مثل صلاحية القضاء و الامامة، و ايضأ شهادة المراة نصف شهادة الرجل، و من کان کذلک وجب أن يکون الانعام عليه أزيد (ايضا) ان المراة قليية العقل کثيرة الشهودة ءفاذا انضاف اليها المال الکثير عظم افساد." النساء آيه: 11
(سهم مردان دو چند سهم زنان است) مرد در خلقت و عقل و در ايمان کامل تر است نسبت به زن و همچنين در خور و شايسته قضاوت و امامت است. و شهادت يک مرد برابراست به شهادت دو زن. بنأ براي شخصي که اين همه مسؤليت بزرگ سپرده شده است بايد به همان نسبت امتياز بيشتري داده شده باشد. چون زن ناقص العقل است و داراي هواي نفس زياد، هرگاه به او ثروت زياد بدهيد منجر به فساد زيادي خواهدشد.

ازکجای این اسلام میتوان به نتیجه برابری زن ومردرسید؟
دراسلام هرچه بیشتر آزادی وبرابری را جستجو کنی ، بیشتر به بردگی معتقد میشوی.
نمونه آن هم مظاهره خانمهای که بخاطر قانون ازهمین نوع شعار میدادند.
من یکی که ازهرزاویه که به چنین آیاتی نگاه کردم چیزی ازبرابری درآن نیافتم.
اگر برابری میخواهید ازاسلام حرف نزنید.
همینطور نیست؟

ناشناس گفت...

من :عجزي بسار مبين در آنچه به رشته در آودري چونان خور مي درخشد بنده ي پر قدرت خدا كه خداوند نيز از قدرت انچه كه به تحرير در انده اي هراسان شده است. عجبا چه فرامغزي خداوندگار عالم در كله ات جاي داده است.خوب است بدادني كه از رسانه هاي متعدد خارجي گرفته تا سرپرست سفارت امريكا در كابل جلو اين پير واراسته زانو زده اند و عجز خويش را ابراز نموده اند و چونان طفيلي ولو در ظاهر جوياي ره شده اند. و اين خاري است به چشم تو .ارباب تو براي گدايي پست و سمتي به ايالات متحده پيش سياه مي رود و انگاه نماينده ي همان سياه جلو رهبر ما با ادب زانو مي زند. ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا. و ديگر اينكه كور شود هر انكه نتواند ديد.

ناشناس گفت...

برادران عزیز که درسایت نظرتان را ارسال می کنید لطفا ازچوکات انسانیت خارج نشوید!
بعض انسانهارا وقت که انسان بظریاتشان متوجه می شود واقعا حیف است که ازاستعداد خدادادی شان اینطور غیری معقولانه استفاده میکند.
توهین باشخاص مثل ایت الله محسینی که این مرد افتخارملت وجامعه تشیع است.
اخیرچند ادم که درخارج درکدام سک شوی یا تشناب شوی پیش کدام مسیحی مشغول کاراست این همه فحاشی جسارت .... خجالت بی کشید

موسی نظری گفت...

سلام ناشناس عزیز که صدها هزار هموطن تان را سگشوی گفته اید. من فقط یک چیز را خدمت تان عرض کنم.

من هم یکی از همان سگشوی ها هستم اما من به ابلیسی مانند محسنی اجازه نمی دهم که جورابهایم را بشوید. این الیس اگر دین می داشت در کنار سیاف جهار سال مردم مظلوم ما را به خاک و خون نمی کشید.

همین رسوایی و هیاهوی او نشان می دهد که به آخر را نزدیک است.