۱۳۸۸ فروردین ۲۴, دوشنبه

شما یک چاه ِ عمیق هستید

به فروشگاه افغانی رفته بودم تا چیزی بخرم. تلویزیون روشن بود و در یکی از کانال های ایرانی لس آنجلسی گرداننده ی یک برنامه با یک مورخ گفت و گو می کرد. گرداننده مورخ را به کوه تشبیه کرد. مورخ فروتن قبول نداشت که کوه باشد. بعد از کمی چانه زدن بالاخره بر سر " تپه ی بلند" بودن مورخ توافق کردند. یادم آمد که مدتی پیش در یک تلویزیون افغانی آقایی به نام عبید ورکزی کسی را در برنامه ی خود دعوت کرده بود. آدم انتظار داشت که او با فرد ِ دعوت شده مصاحبه کند. غافل از این که به میهمان مذکور وظیفه داده بودند که از گرداننده ی برنامه سوال کند و سوال های اش هم از این قبیل باشد که چه شد که شما آدمی این قدر بزرگ و خبره شدید. میهمان بیچاره که ذخیره ی واژه گان اش هم تعریفی نداشت سر انجام خطاب به آقای ورکزی گفت : شما اژدهای ادبیات هستید.
اگر تلویزیون های فارسی زبان بیرونی این گونه تشبیهات را رایج کنند تا چند سال دیگر چیزهایی چون خرس ِ فلسفه ، گوزن ِ جامعه شناسی ، زرافه ی تاریخ و... هم رایج خواهند شد.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

موضوعی جالبی است. در این میان اما تلویزیون های یک تنه ( زمین و زمان را دارنده اش به چالش می کشد در هر زمینه ) افغانی تعریف خاصی دارند. تقریبا به هیچ قانون اخلاقی رسانه ای وابسته نیستند. مثلا من چندین بار متوجه شده ام که تلویزیون اریانای اقای بیات فیلم های مستند خارجی را که اکثرا نتیجه ای تحقیقات علمی در عالم حیوانات هستند نشر می کنند اما در دوبله کردن صداقتی نشان نمی دهند. مثلا در میانه های فیلم آیه های قران را می آورند و و صریحا می گویند که مثلا ببینید قدرت خدای بزرگ را و نگاه کنید به این ایه از قران که در این مورد بشارت داده است. این وقتی جالب می شود که وقتی شما نسخه ای اصلی فیلم را ببینید که متوجه شوید که مستند ساز فیلم یک ادمی است که به تیوری چارلز داروین معتقد است که اصلا فیلم را برای آن ساخته است که تا تیوری داروین را به اصطلاح در عمل به مردم نشان دهد.

من کاری به تبوری تکامل و مذهب ندارم اما فکر می کنم بهتر است اینها از ارایه معلومات دروغ و نادرست به مردم خود داری کنند. یکی دیگر از اینها بیام افغان است. یک شب کسی زنگ زد و از طالبان شکایت کرد. گرداننده ای محترم آنچنان خشمگین شده بود که گفتی کسی به او سنگی انداخته است.

شاید همین دلایل باشد که تلویزیونهای برون مرزی ایرانی ها سی سال است که برای انقلاب دیگری در ایران لحظه شماری می کنند اما این انقلاب نه تنها نمی آید که خیلی از برنامه های همین تلویزیون ها به دولت ایران مشروعیت می دهد ! مشروعیت سرچبه !!

تشکر

سخیداد هاتف گفت...

" ...مثلا در میانه های فیلم آیه های قران را می آورند و و صریحا می گویند که مثلا ببینید قدرت خدای بزرگ را و نگاه کنید به این ایه از قران که در این مورد بشارت داده است. این وقتی جالب می شود که وقتی شما نسخه ای اصلی فیلم را ببینید که متوجه شوید که مستند ساز فیلم یک ادمی است که به تیوری چارلز داروین معتقد است که اصلا فیلم را برای آن ساخته است که تا تیوری داروین را به اصطلاح در عمل به مردم نشان دهد".
این مثال فوق العاده جالب بود. شادکام باشید.

رسول گفت...

سلام
در برنامه تلویزیونی از لاس انجلس تا کابل به گردانندگی حامد قادری از شبکه امید ایران نشر میگردید آقای قادری درمورد پوشیدن لباس چنین میفرمود.
هر نوع لباس دنیا را میتوانید به تن نمایید بجز لباسهای پاکستانی و خصوصا نوع پنجابی آن وی میخواست چنین وانمود نماید که حفظ کلتور وعنعنه ملی مارا فقط لباسهای پاکستانی خراب میکند نه دیگر لباسها.

mehrgan گفت...

salam aqaye Hatif,ba andaze didan mah ! khoshnod gardid roham,az fahmidan inke sherak maa khoshetan aamda,agar ijazae tan bashad in postcard ra dozdi bofarmaim...,jahani sepas

سخیداد هاتف گفت...

سلام مهرگان گرامی
بلی ، مرا ابتدا شعریت آن شعر تسخیر کرد ( با واسطه ی صورت خیال اش) و آن گاه در باره اش یک مقاله فکر کردم. عمیق بود. بعد آن را در صفحه یی نوشتم - با موس کامپیوتر. بد خط آمد ، اما چه باک. وقتی جنگل ات احساس است از برق ِ شوق ِ آزادی در گرفته باشد و بخواهی حال ِ هر درخت شعله ور در این جنگل را بیان کنی ، هیچ آدابی و ترتیبی مجو ، هر چه می خواهد دل تنگ درختانی که می سوزند و می رقصند و بی خویشند ... بگو.
کجا رفتم؟
شادکام باشید.